برای دسترسی به امکانات دیگر وارد حساب خود شوید

فراموشی کلمه عبور؟

فراموشی مشخصات خود؟

اوه، صبر کنید، یادم آمد!

وب سایت شخصی احمدرضا احرارنژاد

  • صفحه اصلی
  • وبلاگ
    • رهبری
    • منابع انسانی
    • معرفی فیلم
    • فرهنگ سازمانی
    • معرفی کتاب
    • استراتژی
  • درباره من
  • تماس با من
  • خانه
  • منابع انسانی
  • چرا آدم‌های مهربان همیشه دروغ می‌گویند؟

چرا آدم‌های مهربان همیشه دروغ می‌گویند؟

چرا آدم‌های مهربان همیشه دروغ می‌گویند؟

توسط احمدرضا احرارنژاد / سه شنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۰ / منتشر شده در منابع انسانی

آدم‌های واقعا خوب همیشه آماده‌اند، حتی در زمان‌هایی بسیار مشتاق‌اند که دروغ بگویند. به نظر عجیب می‌آیند زیرا ما تخته‌بند یک اعتیاد قهرمانانه اما بدون اغماض و متوهمانه نسبت به راست‌گویی شده‌ایم. دلیل این موضوع تعهدی است که به حقیقت داریم، حتی با وجود هزینه‌ای که ممکن است بر کسی تحمیل کند. دروغگو از نظرمان منفور است زیرا به دنبال این است که در ازای منفعت شخصی ناچیزی از حقیقتی ضروری و مهم چشم‌پوشی کند.

اما آدم‌های خوب به خاطر منفعت خودشان دروغ نمی‌گویند. آن‌ها از خودشان محافظت نمی‌کنند و به نفع دروغگویی به واقعیت پشت نمی‌کنند: آن‌ها به این خاطر دروغ می‌گویند که (دقیقا همان‌قدر که در نظر اول متناقض‌نما است) حقیقت را شدیدا دوست دارند. و به خاطر خیر و صلاح فردی که فریبش می‌دهند به او دروغ می‌گویند. با این اوصاف، تا اندازه‌ای آماده شده‌ایم که نقشی نیز برای دروغ‌ها در موقعیت‌های خاص قائل باشیم. مثلا موقعیتی را در نظر بگیرید که یکی از عمه‌های پیرتان را ملاقات کنید، او به خاطر استعدادش در طبخ کیک هویج با بستنی وانیلی بسیار به خود می‌بالد. اما روزگار خوبش دیگر به سر آمده است. اکنون او در دستور پخت اشتباه می‌کند و گاهی یادش می‌رود که چقدر باید کره را در فریزر نگه دارد. نتیجه چیز بسیار مزخرفی می‌شود. اما این عمیقا برایش مهم است که احساس کند که هنوز قادر است دیگران را خوشحال کند. به همین خاطر است که شما دروغ می‌گویید.

دروغ برای این تولید نمی‌شود که از کسی محافظت کند. به خاطر وفاداری نسبت به حقیقتی بزرگتر گفته می‌شود- این حقیقت که کسی عمه‌اش را دوست دارد. این وفاداری به حقیقت بزرگتر می‌توانست با آشکارسازی کامل حقیقت کوچکتر تهدید شود. آنچه دروغگویی را این‌قدر ضروری می‌سازد تمایل ذاتی ما به ساختن پیوندهای نامیمون است. البته که کاملا شدنی است که کسی را عمیقا دوست داشته باشی و در عین حال باور داشته باشی که در شیرینی‌پزی افتضاح است. اما در اذهان ما، پس زدنِ کیک ما ممکن است احساسی مترداف پس زدن وجودمان برانگیزاند. ما با ساده‌لوحیِ فرایندهای فکری‌مان هر آدم نیمه‌وارسته‎ای را وادار می‌کنیم که به ما دروغ بگوید. به همین خاطر است که عمه جان در یک خطای فکری گیر افتاده است (“اگر کیکم را دوست نداری، یعنی نمی‌توانی مرا دوست بداری”). این کژاندیشی به او میزانی از ناراستی را عرضه می‌کند (“کیکتان را دوست داشتم”). با این ناراستی می‌توانیم اطمنیان حاصل کنیم که حقیقت بزرگتر (“دوستتان دارم عمه”) محفوظ مانده است. همین اصل درباره موقعیت‌های بغرنج‌تر نیز اعمال می‌شود.

آدم‌های خوب هرقدر هم که عاشق حقیقت باشند، تعهد حتی بزرگتری به چیز دیگری دارند: مهربان بودن نسبت به دیگران. آن‌ها آسان‌گیری کرده و این را لحاظ می‌کنند که گفتن یک حقیقت چه بسا باور مخربی در اذهان دیگران ایجاد کند و بنابراین ممکن است مته به خشخاش گذاشتن باشد. آن‌ها وفاداری‌شان را نسبت به چیزی حفظ می‌کنند که بسیار مهم‌تر از روایت دقیق ماجرا است. آن‌ها نسبت به سلامت و بهزیستی روانی مخاطبانشان وفادارند. آن‌ها می‌دانند که بازگویی حقیقت به معنای راست بودنِ کلمه به کلمه حرف‌های یک نفر نیست، بلکه بیشتر به معنای حصول اطمینان از این است که اگر کسی سخنی گفت، فرد مقابل می‌تواند تصویر روشنی از واقعیت کسب کند.

گوش سپردن به روایت دروغگوی خوبی که به‌روشنی سخن می‌گوید می‌تواند آرامش‌بخش باشد. اما این تنها به این خاطر است که دوست نداریم شکنندگی اذهانمان را به رسمیت بشناسیم. می‌توانیم باور کنیم که قهرمانانه آماده در آغوش کشیدن حقیقت، هر اندازه تلخ هم که باشد، هستیم. شاید اصرار داشته باشیم که دیگران هر کاری که می‌کنند باید همه چیز را به ما بگویند. اما باید بدین ترتیب حساسیت بالایمان نسبت به دل‌دردهای عاطفی را کاهش دهیم. به همین دلیل است که نه‌تنها گاهی نباید خلاف واقع بگوییم، بلکه باید فعالانه امیدوار باشیم که گاهی دیگران نیز به ما دروغ بگویند – و بی‌سر و صدا آرزو کنیم که هرگز دروغشان را نخواهیم فهمید.

 

 

برگرفته ازکتاب درباره‌ی خوب بودن اثر آلن دوباتن

0

مطالبی که ممکن است برای شما مفید باشد

چطور بر ترسمان از ناشناخته‌ها غلبه کنیم
دام بزرگ محبت بیش از اندازه
دلبستگی به سازمان
چطور کارکنان را به سازمان دلبسته کنیم ؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دسته بندی ها

  • Book introduction
  • Film introduction
  • Human resources
  • Leadership
  • Organizational culture
  • Strategy
  • Uncategorized @fa
  • استراتژی
  • رهبری
  • فرهنگ سازمانی
  • معرفی فیلم
  • معرفی کتاب
  • منابع انسانی

پستهای اخیر

  •  زندگی خود را دوباره بیافرینید

    کتاب «زندگی خود را دوباره بیافرینید» جفری یانگ ...
  • کتاب گفتگوهای سرنوشت ساز (Crucial Conversations)

    کتاب گفتگوهای سرنوشت ساز (Crucial Conversations...
  • بازخورد مثبت و شنونده بهتر؛ دو مهارت کلیدی برای موفقیت در کار و روابط

    این مقاله به اهمیت بازخورد مثبت و قدردانی در مح...
  • تأثیر هوش مصنوعی (AI) بر رفاه شغلی کارکنان

    هوش مصنوعی (AI) روش‌های کار و زندگی را تغییر می...
  • پدیده Job Hopping در سال ۲۰۲۵و تأثیر آن بر بازار کار و اشتغال

    دیده Job Hopping 2025 به معنای تغییر مکرر شغل ا...

بایگانی

  • نوامبر 2025
  • سپتامبر 2025
  • آگوست 2025
  • جولای 2025
  • آوریل 2025
  • مارس 2025
  • فوریه 2025
  • آگوست 2024
  • ژوئن 2024
  • می 2024
  • فوریه 2024
  • ژانویه 2024
  • دسامبر 2023
  • نوامبر 2023
  • اکتبر 2023
  • سپتامبر 2023
  • مارس 2023
  • ژانویه 2023
  • دسامبر 2022
  • دسامبر 2021
  • نوامبر 2021
  • اکتبر 2021
  • اکتبر 2020
  • سپتامبر 2020
  • ژوئن 2020
  • مارس 2020
  • فوریه 2020
  • آگوست 2019
  • می 2019
  • آوریل 2019
  • ژانویه 2019
  • دسامبر 2018
  • نوامبر 2018
  • اکتبر 2018
  • سپتامبر 2018
  • آگوست 2018
  • جولای 2018
  • ژوئن 2018

Email

h.ahrarnejad@gmail.com
وب سایت شخصی احمدرضا احرارنژاد

Copy Right 2018 ©

بالا