برای اینکه بهلحاظ اجتماعی فاجعه باشید، یک راهِ فوقالعاده زننده وجود دارد: محبتِ بیش از حد. این الگوی رفتاریای است که توسط بهترین انگیزهها برانگیخته شده اما به احساسی ختم میشود که به اندازه رکیک بودنِ محض آزاردهنده است.
محبت بیش از حد را در اداره میبینیم وقتی که به جوکهای مدیر ارشد میخندیم و یا وقتی که در اولین قرار، در یک کافه، به تمجیدِ افراطی همه عقاید همسر آیندهمان درباره کتابها و فیلمهایی که اخیرا خوانده و دیده است مشغولیم.
کسانی که محبت بیش از حد دارند به خاطر سه اشتباه گناهکار هستند:
- نخست، آنها عقیده دارند که باید با همهچیز موافقت کنند. اگر فردی بگوید که اوضاع جهان دارد به هم میریزد، آنها فورا سرشان را به نشانه تأیید تکان میدهند. اگر بعدش فرد دیگری پیشبینی کند که در آینده یک آرمانشهر تکنولوژیک خواهیم داشت، آنها دقیقا به همان شیوه با این عقیده نیز موافقت میکنند. شاید اعلام موافقت آیینیشان به نظر مهربانانه برسد اما در حقیقت این نسخهای از “بهکلی نشنیدن” است.
- دوم، تمجید آنان هدف سوئی دارد. کسانی که محبت بیش از حد دارند ادعا میکنند که عاشق چترمان شدهاند، کارت اعتباریمان از همان بانک محبوبشان است، صندلیمان عمیقا زیبا است و … اما اگر این چیزها به درک ما از معناداری و موفقیت ربط پیدا نکند، هیچ کدامشان برایمان اهمیتی نخواهد داشت. همه دوست دارند که از آنها تعریف بشود اما تعریف و تمجید نادرست هم برای خودش گونهای از توهین است.
- سوم، محبت این آدمها بهشکل بیرحمانهای خوشبینانه است. آنها به ما میگویند که چقدر ظاهرمان خوب است، چقدر شغلمان بهنظر جذاب میآید و چقدر زندگی خانوادگیمان معرکه است. آنها میخواهند حالمان را خوب کنند، اما به شکل خطرناکی دارند هزینه آشکارسازی جنبههای غریبتر، تاریکتر و اندوهبارترِ شخصیتمان را افزایش میدهند.
اشتباه فردی که محبت بیش از حد دارد اغلب این است که یک افتادگیِ رقتانگیز دارد. گناه این فرد چیزی نیست جز کمبود اعتماد به اعتبار تجارب خودش که راهنمایی برای خشنودی سایرین است. شکست تیپهای بیش از حد بامحبت به ما میآموزد که برای این که در دلپذیربودن برای کسی موفق باشیم باید اول این ریسک را بپذیریم که چه بسا ممکن است او را از طریق بیان بیرودربایستی وجودِ خودمان ناخشنودکنیم. دلنشینیِ موفق ریشه در احساس امنیتی اولیه دارد درباره این که میتوانیم از شکستهای اجتماعی جان سالم به درببریم. بهترین راه برای اغوای دیگران به شیوهای مناسب و با اعتمادبهنفس این است که با خودمان تمرین کنیم که در آخر مشکلی نیست اگر در جلبنظر کسی گند بزنیم. باید با این مخاطره کنار بیاییم که ممکن است هیچ دوستی نداشته باشیم. تنها در این صورت است که میتوانیم شانس پیدا کردن واقعیِ یک دوست را زنده نگه داریم.
برگرفته ازکتاب دربارهی خوب بودن اثر آلن دوباتن



